گوگل در ادامه الگوریتم پاندا و الگوریتم پنگوئن برای مبارزه با سایتهای بی کیفیت و رغم زدن تجربه کاربری بهتر برای کاربران خود، الگوریتمی را معرفی کرد که یکی از جذابترین و دلچسبترین الگوریتمهای گوگل تا به امروز است. اگر امروزه زیاد میشنوید که هرچی را میتوان از گوگل پرسید، در حقیقت باید سپاسگزار الگوریتم مرغ مگسخوار (Hummingbird) گوگل باشیم.
گوگل برای اولین بار در 4 مهر 1392 از راز خود پرده برداشت و اعلام کرد که حدودا یک ماه است که در حال استفاده از یک الگوریتم کاملا متفاوت برای درک جستجوهای کاربران و قدم برداشتن در مسیر جستجوی معنایی (semantic search) است. تحولی که به کلی گوگل بعد از الگوریتم مرغ مگس خوار را زیر و رو میکند. طبق گمانهزنیهای جامعه وبمستران و تغییراتی که در رتبه سایتها مشاهده شد، اینطور حدس زده میشود که گوگل برای اولین بار در تاریخ 29 مرداد 1392 (20 آگوست 2013) شروع به استفاده از این الگوریتم کرده است.
الگوریتم مرغ مگسخوار (Hummingbird) چیست؟
اگر به الگوریتمهای گوگل علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنم حتما همراه خواندن این مقاله، دو مقاله “الگوریتم پاندا گوگل چیست و چطور از جریمه گوگل پاندا در امان بمانیم؟” و “الگوریتم پنگوئن گوگل چیست و چرا سایت شما را تهدید میکند؟” را بخوانید تا دقیقا در جریان حال و هوای حاکم بر آن روزهای گوگل قرار بگیرید، زمانی که سایتهای بیکیفیت و بدون محتوای عالی میتوانستند خیلی راحتتر از امروز با تکنیکهای سئو کلاه سیاه، به صفحات اول و حتی نتایج اول گوگل برسند و حسابی داد کاربران را گوگل را درآورند.
گوگل به کمک الگوریتم پاندا، میتوانست محتواهای بی کیفیت را تا حد خوبی تشخیص دهد و به کمک الگوریتم پنگوئن توانسته بود با لینکسازیهای مصنوعی و تقلبی مبارزه کند. ولی همچنان رضایت کاربران آنچنان که مثل امروز میبینیم جلب نشده بود. شاید بتوان الگوریتم مرغ مگسخوار را حرکت طلایی گوگل برای هرچه بیشتر کردن فاصله خود با رقبا بنامیم.
اگر از جمله کاربران قدیمی گوگل باشید، حتما یادتان هست که در گذشته برای پیدا کردن نتایج دلخواهمان باید دست به دامن تکنیکها و فوت و فنهای خاصی میشدیم تا بالاخره گوگل متوجه شود که دقیقا دنبال چه چیزی میگردیم. به طور خیلی مختصر وظیفه الگوریتم مرغ مگسخوار دقیقا همین است، فهمیدن نیاز واقعی (intent) کاربران! الگوریتمی که به گوگل قابلیت درک و فهم جستجو کاربران را میدهد و قدمی بزرگ در جستجوی معنایی (semantic search) به حساب میآید.
اما قبل از پرداختن به مفهوم جستجوی معنایی بد نیست که به دلیل نام گذاری این الگوریتم هم اشاره کنیم. مرغ مگسخوار در دنیای پرندگان جزو سریعترینها به حساب میآید (با 1260 بار تپش در دقیقه، قلب مرغ مگس خوار، سریعترین قلب در بین موجودات خونگرم است!). این پرنده زیبا یک ویژگی جذاب و جالب دیگر هم دارد که میتواند در عین اینکه با سرعت زیادی بال میزند، با دقت زیاد بر روی یک نقطه خاص تمرکز کند. گفته میشود که دلیل نامگذاری این الگوریتم نیز شباهت دقت و سرعت مرغ مگس خوار و الگوریتم مرغ مگس خوار است.
منظور از جستجوی معنایی (semantic search) چیست؟
در علوم کامپیوتر و در حوزه هوش مصنوعی، یکی از مباحث داغ حال حاضر، پردازش زبان طبیعی یا Natural Language Processing است که به اختصار به آن NLP هم گفته میشود. در حقیقت در NLP ما تلاش میکنیم تا کامپیوترها بتوانند کلمات را مثل یک انسان واقعی بفهمند و حتی احساسات نهفته در جملات را درک کنند! (اگر به این موضوع علاقه مند شدید، بد نیست با مقاله ویکی پدیا در خصوص پردازش زبان طبیعی شروع کنید)
تا قبل از الگوریتم مرغ مگسخوار نیز گوگل هیچ درکی از عبارتهای سرچ شده نداشت و اگر داخل گوگل سرچ میکردید “زبان بدن”، گوگل خیلی متوجه نمیشد که شما دنبال زبانی که در داخل دهان هست میگردید و یا به دنبال بادی لنگوییج هستید!
قبل از الگوریتم مرغ مگس خوار، نتایج گوگل چطور پیدا میشدند؟
یکی از بهترین راه حلها در آن زمان شمارش کردن بود! یعنی گوگل در بین محتواهای مختلف بررسی میکرد که کدام یکی بیشتر از بقیه داخل متن خود “زبان بدن” را تکرار کردهاند و به این ترتیب میفهمید که حتما این محتوا و سایت به “زبان بدن” مرتبط است (البته اینقدرها هم ساده نبود ولی به پیشرفتگی امروز هم نبود).
و همین موضوع هم باعث میشد که صاحبان سایتها، با تکرار کلمات کلیدی هدفشان بتوانند در نتایج گوگل ظاهر شوند. اتفاق ناخوش آیندی که به وفور در آن دوران دیده میشد.
هرچند که گوگل در الگوریتم پنگوئن تلاش خود را کرد که با کیورد استافینگ (Keyword Stuffing) یا تکرار بیش از حد کلمات کلیدی مبارزه کند، اما تا قبل از الگوریتم مرغ مگسخوار، خیلی هم موفق نبود.
مرغ مگس خوار چگونه میتواند کلمات و جستجوهای کاربران را درک کند؟
با ظهور دانش NLP، کامپیوترها به یک شعور کوچک مجهز شدند که حالا تا حدودی میتوانستند تشخیص دهند که وقتی صحبت از “زبان بدن” است منظورمان چیست!
بعد از آپدیت مرغ مگس خوار، گوگل دیگر به تک تک کلمات به عنوان موجوداتی جدا از هم و بی روح دقت نمیکند، بلکه به مفهوم جملاتی که از کنار هم قرار گرفتن کلمات مختلف ایجاد میشوند توجه میکند.
همین پیشرفت باعث شد که مفهومی جدید، به نام جستجوی معنایی یا Semantic Search پدید آید و دنیای موتورهای جستجو به مرحله جدیدی راه پیدا کند. اکنون اگر شما در گوگل “زبان بدن” را جستجو کنید، گوگل با توجه به کلماتی مانند مذاکره، روابط، بادی لنگوییج، ارتباط غیر کلامی و … متوجه میشود که داستان از چه قرار است و منظور شما از جستجو “زبان بدن” دقیقا بادی لنگوییج (body language) است نه زبانی که داخل دهان قرار دارد! (مگر اینکه در جستویتان مثلا راجع به “سرطان زبان بدن” سرچ کنید که گوگل به کمک همان NLP متوجه شود قضیه متفاوت از بادی لنگوییج است!).
همچنین اگر از کاربران قدیمی سرویس Google Translate بوده باشید حتما خاطرتان هست که همین چند سال پیش، این سرویس چقدر ابتدایی و کلمه به کلمه کار ترجمه را انجام میداد و حالا چقدر پیشرفت کرده است. تمام این اتفاقات مدیون NLP یا پردازش زبان طبیعی است.
بعد از الگوریتم مرغ مگس خوار، شما کارمند گوگل هستید!
یکی دیگر از جهشهای اتفاق افتاده بعد از الگوریتم مرغ مگسخوار مربوط به تجربه کاربران و شناسایی کیفیت محتواها از طریق تحلیل رفتار کاربران است. همانطور که تابحال متوجه شدید مرغ مگس خوار از طریق ارتباط معنایی بین کلمات، میتواند تاحدودی مفهوم جستجو شده توسط شما را درک کند.
اما کار به همینجا ختم نمیشود. وقتی شما بر روی یکی از نتایج گوگل کلیک میکنید، اگر این نتیجه پاسخگو نیاز واقعی شما باشد، احتمالا به سراغ نتایج دیگر نخواهید رفت و به همان نتیجه اکتفا میکنید؛ اما اگر از اولین نتیجه ای که به سراغ آن رفتید چیز خوبی گیرتان نیامده باشد، احتمالا به سراغ بررسی سایر نتایج خواهید رفت و با مشاهده این رفتارها، گوگل خیلی راحتتر میتواند حدس بزند که آیا نتایج نمایش داده شده واقعا همان چیزی هستند که کاربران به دنبال آن هستند یا خیر. به این ترتیب شما بدون اینکه خودتان هم بدانید یا بخواهید در خدمت گوگل برای ارائه نتایج بهتر به کاربران بعدی هستید!
این موضوع دید جدیدی به گوگل در خصوص فهم نیت واقعی (intent) کاربران از عبارتهای جستجو شده میدهد. نیت کاربران یا intent مفهوم جدیدی است که در سئو بعد از الگوریتم مرغ مگسخوار مطرح شد و به یکی از مهمترین پارامترهای تولید محتوا تبدیل شده است. در ادامه به بررسی این نکته که چطور محتواهایی تولید کنیم که از کمک الگوریتم مرغ مگس خوار بهره مند شوند هم اشاره خواهیم کرد.
الگوریتم مرغ مگس خوار و گرافهای دانش (Knowledge Graph)
یکی دیگر از تغییرات مهمی که با ظهور الگوریتم مرغ مگس خوار رقم خورد، بهبود عملکرد گرافهای دانش (Knowledge Graph) گوگل بود. اما قبل از اینکه به سراغ این برویم که الگوریتم مرغ مگسخوار چطور توانسته است باعث بهبود گرافهای دانش شود، بد نیست که کمی هم با مفهوم گراف دانش آشنا شویم.
گراف دانش (Knowledge Graph) چیست؟
یکسال قبل از معرفی الگوریتم مرغ مگسخوار، یعنی در حوالی اردیبهشت ماه 1391، گوگل که علاقمند بود به پرسش کاربران در همان صفحه جستجو پاسخ دهد، امکانی را معرفی کرد که به کاربران این قابلیت را میداد که در همان صفحات جستجو، حتی قبل از اینکه بر روی لینک سایتها کلیک کنند، به پاسخ پرسش و جستجو خود برسند. این قابلیت جدید گراف دانش یا Knowledge Graph نام گرفت که حتی به اختصار KG (شبیه علامت کیلوگرم) هم نوشته میشود.
حتما برایتان پیشآمده که به دنبال مشخصات یک مکان تاریخی یا تفریحی، یک بازیگر، فوتبالیست و به طور کلی مکانها و افراد سرشناس باشید و برای پیدا کردن پاسخ پرسش خود، به سراغ گوگل بیایید. اگر همین الان به سراغ گوگل بروید و درباره ثروت فعلی ایلان یک سرچ کوتاه انجام دهید، گوگل در همان اول نتایج سعی میکند که جواب سوال شما را در یک باکس مختصر و مفید بدهد و دیگر لازم نباشد که شما مثلا برای فهمیدن میزان ثروت ایلان ماسک یک صفحه سایت را بالا و پایین کنید.
شاید بد نباشد یکبار این کار را باهم انجام دهیم تا دقیقا متوجه شوید منظور از گراف دانش گوگل چیست. اگر سرچ کنیم “ثروت خالص ایلان ماسک” با این نتیجه رو به رو میشویم:
به این نتایج دم دستی و سریع که باعث میشوند در همان صفحه نتایج به جواب سوالمان برسیم، گرافهای دانش گوگل یا همان Knowledge Graph گفته میشود. اطلاعات این گرافهای دانش هم از سایتهای معتبر مختلف جمع آوری میشوند که مثلا در مثال ما این اطلاعات از Forbes بدست آمده است. اگر برایتان سوال است که چطور کاری کنیم که گوگل اطلاعات سایت ما را هم در گرافهای دانش خودش نمایش دهد، ادامه مقاله را دنبال کنید که به پاسخ این پرسش خواهیم رسید.
مرغ مگسخوار به کمک گرافهای دانش گوگل آمد
همانطور که تا به اینجا متوجه شدید، الگوریتم مرغ مگس خوار گامی بلند برای گوگل بود تا بتواند نیاز کاربران را بفهمد و منظور واقعی کاربران از عبارتهایی که جستجو میکنند را تشخیص دهد. گرافهای دانش هم همانطور که فهمیدیم برای پاسخ سریع به جستجوهایی طراحی شدهاند که میتوان در همان صفحه جستجو به آنها پاسخ داد و نیاز کاربران را در همان صفحات جستجو برطرف کرد. بنابراین خیلی واضح است که الگوریتم مرغ مگس خوار در افزایش دقت نتایجی که در گرافهای دانش نمایش داده میشوند تاثیر به سزایی گذاشته است.
حتی اگر به سراغ تاریخ برویم، چند ماه قبل از معرفی رسمی الگوریتم مرغ مگسخوار توسط گوگل، گرافهای دانش که حالا پشتشان به کارایی مرغ مگس خوار گرم شده است، افزایشی 50 درصدی را تجربه کردند و یک شبه در بسیاری از جستجوها حاضر شدند. به طوری که یک چهارم از تمام جستجوها شامل گرافهای دانش و انواع مختلف آن مانند پنلهای دانش (Knowledge Panel) شدند!
اهداف اصلی گوگل از حرکت به سوی الگوریتم مرغ مگس خوار
اگر تصور میکنید که بازی همینجا تمام شده و گوگل با ارائه آپدیت مرغ مگس خوار فقط به فکر بهتر کردن نتایج جستجو و مبارزه با سایتهای بی کیفیت است، سخت در اشتباهید! الگوریتم مرغ مگس خوار تنها یک مقدمه برای زمین بازی جدید گوگل است! این قسمتها را با دقت بخوانید چرا که میخواهیم آینده موتورهای جستجو و سئو را که با بروز رسانی مرغ مگس خوار حالا خیلی دست یافتنیتر شدهاند، به تصویر بکشیم…
مرغ مگس خوار گوگل، زمینه را برای جستجوهای خودمانی فراهم میکند
گوگل به کمک پردازش زبان طبیعی (NLP) و الگوریتم مرغ مگس خوار، حالا خیلی راحتتر متوجه زبان آدمیزاد میشود و همین ویژگی باعث شده که جستجوها به زبان خودمانی انسانها نزدیکتر شوند.
اگر از کاربران قدیمی اینترنت باشید حتما یادتان هست که قدیمتر چقدر باید روی کلمات خاصی که دقیقا منظورمان را میرسانند تمرکز میکردیم تا بالاخره یک نتیجه مرتبط پیدا شود، اما حالا به زبان خودمانی هم که سرچ کنیم تقریبا چیزی که دنبالش هستیم به راحتی پیدا میشود و این یعنی آینده سئو و موتورهای جستجو به سمت مفاهیم و نیازها در حال حرکت است و دیگر کلمات آنقدرها هم مهم نیستند.
گوگل آنچه را که نمیدانید به شما یاد میدهد!
یکی دیگر از مزایای غیر مستقیم فهم زبان انسانها توسط گوگل، استخراج نیاز واقعی شما از دل عبارت جستجو شده است. گوگل که حالا هم زبان انسانی را خیلی بهتر درک میکند و هم از کمک کاربران خود برای شناسایی مفاهیم مختلف استفاده میکند، میتواند نیاز واقعی شما را از دل عبارت جستجو شده تان بیرون بکشد.
این موضوع زمانی که شما در حال جستجو درباره مفاهیمی هستید که مطالب زیادی درباره آنها در اینترنت وجود ندارد، بیشتر خودنمایی میکند. مرغ مگس خوار که حالا مفاهیم را درک میکند، میتواند رابطه بین مفاهیم مختلف را هم بفهمد و درک کند.
به عنوان مثال، در کشورهای پارلمانی مانند انگلستان، شخصی تحت عنوان رئیس جمهور وجود ندارد و نقش ها بین دو شخص پادشاه و نخست وزیر تقسیم میشوند. با این حال اگر شما در گوگل، رئیس جمهور انگلستان را جستجو کنید، گوگل متوجه منظور شما خواهد شد و مرغ مگس خوار سعی میکند بین مفاهیمی که شما ممکن است ندانید و آنچه که به دنبال آن هستید ارتباط برقرار کند!
گوگل با الگوریتم مرغ مگس خوار به استقبال جستجوهای صوتی میرود
در مکالمهها، خیلی وقتها پیش میآید که بخشی از کلمات یا حتی جملات را نمیشنویم اما مغز ما میتواند با توجه به مفهوم کلی جمله، کلمات جا افتاده را حدس بزند و جاهای خالی را پر کند. اما اگر شما یک ماشین بودید که تنها کلمات زیادی بلد است غیر ممکن بود بتوانید اینکار را انجام دهید.
دقیقا به همین علت است که تقریبا غیر ممکن است که بدون استفاده از پردازش زبان طبیعی (NLP) و ارتباط بین کلمات و مفاهیم بتوان یک برنامه تبدیل گفتار به متن نوشت! جستجوی صوتی هم از این قاعده مستثنی نیست.
با معرفی الگوریتم مرغ مگس خوار، زمینه برای نوع جدیدی از جستجوها یعنی جستجوی صوتی فراهم شد و حالا دنیا در حال حرکت به سمت جستجوهای صوتی و فاصله گرفتن از کلمات رسمی و خشک است.
چطور از الگوریتم مرغ مگس خوار برای سئو سایتمان استفاده کنیم؟
الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل هم همانند هر تغییر دیگری، برندگان و بازندگانی دارد. اگر از تغییر به وجود آمده استفاده نکنید و بر روی موج آن سوار نشوید حتما غرق خواهید شد. معرفی الگوریتم مرغ مگس خوار از سمت گوگل نشان میدهد که گوگل عزم راسخی برای توجه به کاربران خود دارد و از این هدف پا پیش نمیکشد. بنابراین اگر شما هم صاحب وبسایت هستید باید با آخرین تغییرات منطبق شوید. در ادامه به بررسی نکاتی میپردازیم که بعد از الگوریتم مرغ مگس خوار باید رعایت شوند و به شما فرصت سبقت از رقبایتان را میدهند.
به نیاز واقعی و نیت کاربران (intent) توجه کنید
همانطور که گفته شد، نیت کاربران یا intent مفهوم جدیدی در سئو است که بعد از الگوریتم مرغ مگسخوار مطرح شد و به یکی از مهمترین پارامترهای تولید محتوا تبدیل شده است. اما دقیقا منظور از نیت کاربران یا intent چیست؟
وقتی شما در گوگل جستجو میکنید “چطور بفهمم کرونا گرفتم” در حقیقت شما به دنبال “علائمی از بیماری کرونا در خودتان” میگردید و یا به دنبال “روشهایی برای فهمیدن ابتلا به کرونا” هستید تا بالاخره بتوانید تشخیص دهید که آیا کرونا دارید یا نه.
تا قبل از مرغ مگس خوار و تمرکز گوگل بر مفاهیم، سایتهایی برنده بودند که تنها بر روی تکرار این عبارت یعنی “چطور بفهمم کرونا گرفتم” متمرکز میشدند و به نیاز واقعی که یک کاربر در این جستجو ممکن است به دنبال آن باشد فکر نمیکردند. اما در سئو بعد از مرغ مگسخوار افرادی برنده هستند که به عمق سوال کاربران جواب بدهند و فقط نوک بینیشان را نبینند.
در حقیقت تا قبل از مرغ مگس خوار، کاربر خیلی هم مهم نبود! کافی بود شما مطلبی منتشر کنید که به مزاج گوگل خوش بیاید! اما امروز تولید محتوا برای کاربران مساوی است با تولید محتوا برای سئو و بهینه سازی در گوگل.
بجای تکرار کلمات کلیدی، از مفاهیم کلیدی استفاده کنید
حتما تا به اینجا متوجه شدید که دوره تکرار کلمات کلیدی و پر کردن محتواها با یک کلمه کلیدی که آرزو داریم در آن رتبه بگیریم گذشته است. بعد از الگوریتم مرغ مگس خوار، باید به سراغ ترکیبهای هم معنی کلمه کلیدیتان و مفاهیم مرتبط به آن بروید.
در گذشته اگر کلمه کلیدیتان “پخت نان فانتزی خانگی” بود و با تکرار این عبارت میتوانستید کارتان را جلو ببرید. بعد از مرغ مگس خوار باید با استفاده از کلمات هم حوزه و مرتبط به گوگل بفهمانید که محتوای شما درباره چه موضوعی است و مفهوم پشت پرده آن دقیقا چیست.
عباراتی مثل “پختن نان فانتزی در خانه”، “مراحل پخت نان”، “آشپزی در خانه”، “طعم دهنده های نان”، “فر خانگی” و … به گوگل کمک میکنند که متوجه موضوع مقاله شما شود.
از انواع مختلف محتوا استفاده کنید
همانطور که میتوانید حدس بزنید، اگر کاری کنیم که کاربران مدت زمان بیشتری در سایت ما بمانند و بعد از ما به سراغ سایر نتایج گوگل نروند. الگوریتمهای گوگل هم به کمک ما خواهد آمد و رتبه سایتمان را ارتقا خواهد داد.
استفاده از محتواهای مختلف مانند تصاویر، ویدیوها، اینفوگرافیکها، پادکستها و انواع اقسام محتواهای مختلف غیر متنی دیگر، میتوانند در نگه داشتن کاربران در سایتمان به ما کمک کنند. بنابراین برگ برنده با افرادی خواهد بود که زودتر از بقیه به سراغ این نوع محتواها و تنوع محتواهای سایت خود بیایند و پیشتاز بازی جدید سئو باشند.
از کدهای نشانه گذاری Schema استفاده کنید
اگر یادتان باشد در گرافهای دانش گوگل گفتیم که گوگل این اطلاعات را از سایتهای معتبر مختلف مانند ویکی پدیا، Forbes، IMDB و … بدست میآورد. اما این اطلاعات در حقیقت به کمک کدهای نشانه گذاری اسکیما (Schema) جمع آوری میشوند. اسکیماها، قطعه کدهایی هستند که کاربران آنها را نمیبینند و وظیفه آنها دادن اطلاعات بیشتر به موتورهای جستجو مانند گوگل است.
به کمک کدهای نشانه گذاری اسکیما ما میتوانیم موتورهای جستجو را در رابطه با محتواهای خودمان راهنمایی کنیم. کدهای اسکیما انواع مختلفی دارند و هر کدام در جای خاصی استفاده میشوند. به عنوان مثال برای اینکه به گوگل بفهمانیم دستور پخت یک غذا را در سایتمان گذاشتهایم میتوانیم از اسکیما دستور پخت یا Recipe Schema استفاده کنیم.
به عنوان مثال اگر در گوگل دستور پخت کیکهای مختلف را جستجو کنیم با نتایجی مشابه زیر رو به رو میشویم:
که اگر به سراغ سورس کدهای سایتهایی که در این قسمت نمایش داده میشوند برویم، با قطعه کدهایی مشابه زیر مواجه خواهیم شد.
یا مثلا اگر در سایتمان یک کتاب منتشر کردهایم، به کمک اسکیما کتاب (book schema) میتوانیم اطلاعات دقیقتری درباره کتاب، مانند نام نویسنده، تاریخ انتشار و … در اختیار گوگل بگذاریم. با مراجعه به سایت schema.org میتوانید با انواع کدهای مختلف اسکیما آشنا شوید و از آنها در بخشهای مختلف سایتتان، مثل بیوگرافی، ویدئو، تصویر، فیلم و … استفاده کنید. در وب فارسی، هنوز هم کاربرد اسکیما خیلی محدود است و همین وضعیت یک فرصت استثنایی برای متمایز شدن با رقبا را پیش پایتان میگذارد.
با روی کار آمدن الگوریتمهای مفهوم محور مثل مرغ مگس خوار و جستجوی معنایی که در ابتدای این مقاله راجع به آن صحبت کردیم، گرافهای دانش گوگل هم پر نقشتر از گذشته در صفحه نتایج حاضر میشوند و استفاده از کدهای اسکیما میتواند شانس حضور ما در این باکسهای اطلاعاتی را بیشتر کند.
سخن آخر…
همانطور که متوجه شدید، حال و هوای جستجو و گوگل از تاکید بر روی کلمات به تاکید بر روی مفاهیم و نیتها (intents) تغییر کرده است. اگر همچنان با روشهای قدیمی پیش میروید، وقت آن رسیده که تجدید نظر کرده و بیشتر از هر زمان دیگری به نیاز کاربران و هدف آنها از جستجو فکر کنید. چرا که آینده جستجو با توجه به نیاز کاربران رقم خواهد خورد و گوگل هر روز در تلاش است تا به بهترین شکل به این نیاز پاسخ دهد. بازی آینده در سئو، بازی مفاهیم و درک نیاز مخاطبان است.
در پایان خوشحال میشویم که بدانیم کدامیک از بخشهای این مقاله به نظر شما جذابتر از بقیه قسمتها بوده، از سایر نظرات و کامنتهای شما نیز مانند قبل استقبال میکنیم. همچنین اگر در خصوص الگوریتم مرغ مگس خوار و یا سایر الگوریتمهای گوگل سوالی دارید، همانند گذشته، از سوالات شما با کمال میل استقبال میکنیم و تمام سوالات شما در کمتر 24 ساعت توسط همکاران ما در دگردیسی پاسخ داده خواهند شد.