اگر در یادگیری سئو و اصول بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو جدی هستید، قبل از هرچیز باید به خوبی با الگوریتم رنک برین (RankBrain) گوگل آشنا باشید، چرا که این الگوریتم به قدری مهم است که طبق گفته خود گوگل، سومین فاکتور مهم در رتبهبندی سایتها در نظر گرفته میشود و روز به روز هم به اهمیت آن اضافه میشود.
در مقاله “آشنایی با الگوریتم مرغ مگسخوار گوگل” دیدیم که گوگل این قابلیت را پیدا کرده است که مفاهیم پشت پرده کلماتی که کاربران جستجو میکنند را درک کند و هوش مصنوعی به بخشی جدانشدنی از موتور جستجو گوگل تبدیل شده است، اما در الگوریتم رنک برین، گوگل یک مرحله پای خود را جلوتر گذاشته و حالا هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی تصمیم میگیرد که هر کدام از الگوریتمهای پاندا، پنگوئن، کبوتر و … تا چه حد در رتبه بندی سایتها دخالت داشته باشند!
در این مقاله قصد داریم که تمام هر چیزی که برای شناخت دقیق الگوریتم رنک برین (Rank Brain) گوگل نیاز دارید را مو به مو بررسی کنیم و ببینیم که گوگل چطور به کمک یادگیری ماشینی در حال انجام این کار است.
الگوریتم رنک برین (RankBrain) گوگل چیست؟
رنک برین، یک الگوریتم یادگیری ماشینی (Machine Learning) است که به گوگل کمک میکند تا نتایج جستجو را رتبهبندی کند. علاوه بر این، رنک برین به گوگل کمک میکند تا درک بهتری از جستجو کاربران و پردازش کلماتی که کاربران در حال جستجو آنها هستند پیدا کند.
اما قبل از شروع بحث راجع به اینکه رنک برین چیست، لازم که خیلی مختصر با بحث یادگیری ماشینی آشنا شویم و ببینیم که آیا واقعا ماشینها هم مثل انسان قادر به یادگیری هستند؟
یادگیری ماشینی (Machine Learning) چیست؟
شاید این روزها شنیده باشید که ماشینها هم قادر هستند مسائلی را یاد بگیرند و با توجه به آموختههای خود، خودشان را اصلاح کنند و بهتر از قبل عمل کنند. از دوربینهای راهنمایی و رانندگی گرفته تا موشکهای پرتابی ایلان ماسک به کره مریخ، همگی به نوعی از یادگیری ماشینی استفاده میکنند. در حقیقت در این روش، ماشینها دیگر به صورت سابق برای تمام حالتهای مختلفی که ممکن است پیش بیاید برنامه نویسی نمیشوند، بلکه دقیقا همانند پروسه یادگیری ما در دوران بچگی آموزش میبیند.
خاطرتان بیاید که زمانی که خردسال بودیم با دست زدن به وسایل داغ بدون اینکه کسی به ما چیزی گفته باشد متوجه شدیم و یادگرفتیم که باید از آن پرهیز کنیم، کامپیوترها هم امروزه دقیقا به همین شکل، با توجه به شواهدی که از رفتارهای خود جمع آوری میکنند میتوانند یاد بگیرند که آیا رفتارشان خوب بوده یا نه و به این ترتیب میتوانند در سریهای بعدی، رفتار بهتری از خودشان نشان دهند (اگر علاقهمند یادگیری درباره علم ماشین لرنینگ یا یادگیری ماشینی هستید، میتوانید از مقاله “یادگیری ماشینی” ویکی پدیا شروع کنید).
الگوریتم رنک برین چه تفاوتی با الگوریتمهای قبلی گوگل دارد؟
خب حالا که تا حدودی متوجه شدید که یادگیری ماشینی چیست، بریم به سراغ اینکه چه چیزی الگوریتم رنک برین را متفاوت میکند؟
قبل از الگوریتم رنک برین، صد در صد الگوریتمهای گوگل، به صورت دستی کد نویسی میشدند، بنابراین پردازش در موتور جستجو گوگل چیزی شبیه به این تصویر بود:
اگرچه هنوز هم مهندسهای گوگل روی الگوریتمها کار میکنند، اما بعد از الگوریتم رنک برین، این الگوریتمه که وظیفه انجام این مدل کارها را بر عهده گرفته است:
به طور خیلی خلاصه، رنک برین، میتواند الگوریتم گوگل را بهبود ببخشد و با توجه جستجویی که کاربر انجام داده است، تاثیر پارامترهای مهم سئو مانند بکلینکها، تازگی محتوا، طول محتوا، اعتبار دامنه و خیلی از پارامترهای مهم دیگر را کم یا زیاد کند.
سپس رنک برین با توجه به تغییراتی که انجام شده، از کاربران فیدبک میگیرد تا مطمئن شود که تغییرات انجام شده مفید بودهاند، در صورتی که کاربران از تغییرات انجام شده راضی باشند، الگوریتم جدید جایگزین الگوریتم قبلی میشود، در غیر این صورت تغییرات انجام شده معکوس میشوند تا رنک برین بتواند یکسری تغییرات دیگر را آزمایش کند.
برای اینکه بدانید یادگیری ماشینی رنک برین تا چه حد قدرتمند است، در آزمایشی جالب، گوگل از گروهی از مهندسان خود خواست تا در یک جستجوی مشخص، بهترین نتیجه را مشخص کنند، سپس همین پرسش از رنک برین انجام شد و در عین ناباوری، رنک برین گوگل، 10 درصد عملکرد بهتری نسبت به مهندسان گوگل در تشخیص بهترین نتیجه، از خود نشان داد!
و این یعنی رنک برین گوگل به خوبی کار میکند و آمده است تا تغییرات زیادی در نتایج موتور جستجو گوگل به وجود آورد. اما حالا که با تفاوت رنک برین با سایر الگوریتمهای گوگل آشنا شدیم بد نیست که با نگاهی عمیقتر و دقیقتر به نحوه کار این الگوریتم بپردازیم.
نحوه کار الگوریتم رنک برین
الگوریتم رنک برین، از دو بخش اصلی تشکیل شده:
- فهم عبارتهایی که کاربران جستجو میکنند (شناسایی نیت کاربران از جستجو)
- اندازهگیری نحوه تعامل کاربران با نتایج گوگل (بررسی رضایت کاربران از نتایج)
بیاید باهم بررسی کنیم که هر کدام از این دو بخش دقیقا به چه معنی هستند و رنک برین دقیقا در مورد هر کدام از این دومورد گفته شده چه کارهایی انجام میدهد.
رنک برین چطور متوجه عبارت جستجو شده توسط شما میشود؟
گوگل از چند سال پیش با یک مشکل مهم دست و پنجه نرم میکرد و آن هم این بود که 15 درصد از جستجوهای کاربران، عباراتی بودند که توسط کسی پیش از این جستجو نشده بودند. اگر به نظرتان 15 درصد مقدار زیادی نیست، باید این 15 درصد را در تعداد جستجوهای روزانه کاربران در گوگل ضرب کنید تا به عدد خیلی بزرگ 450 میلیون جستجو جدید در روز برسید!
تا پیش از الگوریتم رنک برین و الگوریتم مرغ مگس خوار، گوگل صفحات مختلف موجود در اینترنت را بررسی میکرد تا ببیند که آیا عین کلمات به کار برده شده در عبارت جستجو شده را میتواند پیدا کند یا نه.
اما همانطور که فهمیدیم، 15 درصد از جستجوها کاملا جدید بودند، بنابراین گوگل هیچ سرنخی از آنچیزی که جستجو کننده واقعا به دنبال آن بود نداشت، بنابراین موتور جستجو گوگل باید با توجه به کلمات موجود در عبارت جستجو شده، سعی میکرد نتایجی را به مخاطب نمایش دهد که احتمالا به جستجوی کاربر مرتبط هستند.
به عنوان مثال اگر سرچ میکردید “کنسول خاکستری که توسط سونی تولید شده است” گوگل به دنبال صفحاتی میگشت که حاوی کلمات “کنسول” ، “خاکستری” ، “سونی” ، “تولید” باشند.
اما امروز، رنک برین گوگل با دقت فوق العادهای میتواند حدس بزند که وقتی یک نفر جستجو میکند “کنسول خاکستری که توسط سونی تولید شده است” احتمالا به دنبال پیدا کردن نتیجهای مرتبط با “کنسول پلی استیشن سونی” است.
اگر خاطرتان باشد در مقاله الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل دیدیم که گوگل به دنبال نیت کاربران (intent) از جستجو است و الگوریتم مرغ مگسخوار به کمک پردازش زبانهای طبیعی (Natural Language Processing) تا حدی توانسته که مفاهیم پشت پرده عبارتهای جستجو شده توسط کاربران را به معنی واقعی درک کند.
اما داستان ازینجا جالبتر میشود که گوگل رنک برین، میتواند نیت احتمالی شما از جستجوهایی که تابحال پیش از شما با آنها برخورد نکرده را هم حدس بزند! اما چطوری؟
در همین مثال “کنسول خاکستری که توسط سونی تولید شده است” ممکن است رنک برین متوجه شده باشد که کاربرانی که جستجو میکنند “کنسول خاکستری تولید شده توسط ماکروسافت” در حقیقت به دنبال پیدا کردن کنسول بازی xbox میگردند و از آنجایی که گوگل به کمک الگوریتم مرغ مگس خوار میتواند ارتباط بین مفاهیم و کلمات “کنسول بازی” ، “ماکروسافت” و “سونی” را تشخیص دهد، وقتی یک نفر برای اولین بار در گوگل جستجو میکند “کنسول خاکستری که توسط سونی تولید شده است” میتواند حدس بزند که احتمالا این فرد هم در حقیقت به دنبال کنسول بازی پلی استیشن میگردد.
یک مثال جالبتر،
چند وقت پیش، گوگل در وبلاگ خود مقالهای منتشر کرد درباره چگونگی استفاده از یادگیری ماشینی برای درک بهتر هدف کاربران از جستجوهایشان. در این مقاله به فناوری به نام “Word2vec” اشاره شد که میتواند کلمات کلیدی را به مفاهیم کلیدی تبدیل کند.
طبق گفته گوگل، این فناوری میتواند بفهمد که پاریس و فرانسه همان رابطهای را با همدیگر دارند که برلین و آلمان (پایتخت و کشور) با یکدیگر دارند. اگرچه در این مقاله صراحتا به Rank Brain اشاره نشده بود اما به احتمال زیاد الگوریتم رنک برین گوگل هم از این فناوری یا فناوری مشابه استفاده میکند.
به طور خیلی خلاصه، همانطور که در مورد الگوریتم مرغ مگس خوار هم گفتیم، گوگل به دنبال چیزی فراتر از تطبیق کلمات کلیدی به صورت سادهای است که خیلی از افراد تصور میکنند و دنیای بعدی سئو، دنیای نیتها (intent) و مفاهیم کلیدی است.
در بخش بعدی به قسمت دوم الگوریتم رنک برین یعنی اندازهگیری نحوه تعامل کاربران با نتایج گوگل (بررسی رضایت کاربران از نتایج) میپردازیم، بخش خیلی جذابی که مثل یک بمب در نتایج گوگل تغییرات ایجاد میکند و الگوریتم رنک برین را به سومین فاکتور مهم تاثیری گذاری در نتایج گوگل، بعد از محتوا و لینکسازی تبدیل میکند.
پارامترهای مهم در الگوریتم رنک برین
تا اینجا فهمیدیم که الگوریتم رنک برین میتواند به تنهایی باعث تغییر تاثیر الگوریتمهای قبلی گوگل در نتایج شود و حتی بین جستجوهایی که برای اولین بار انجام میشوند و جستجوهای قبلی ارتباط مفهومی برقرار کند، اما سوالی که پیش میآید این است که رنک برین چطور متوجه میشود که نتایجی که به کاربران نمایش میدهد واقعا خوب هستند؟ یا به عبارت دیگر، چطور از کاربران فیدبک جمع آوری میکند؟
تصویر زیر را حدی این موضوع را توضیح میدهد:
اما بگذارید یکم دقیقتر بررسی کنیم،
در حقیقت الگوریتم رنک برین، با توجه به علایق و سلیقه قبلی شما در جستجو، شناختی که از شما و سایر کاربران در موقعیتهای مکانی و زمانی مختلف پیدا کرده و در نهایت با توجه به جستجو شما، نتایجی را که فکر میکند برای شما مناسب است در اختیارتان میگذارد. سپس به نحوه عملکرد شما در صفحات مختلف جستجو دقت میکند تا متوجه شود که آیا کارش را خوب انجام داده یا خیر.
اگر احساس کند که نتایجی که به شما (و خیلی از کاربران دیگر) نمایش میدهد باعث جلب رضایت شما میشود، رتبه آن صفحه در نتایج جستجو را بالاتر میآورد و برعکس اگر متوجه شود که نتیجهای که به شما نشان داده آن چیزی نبوده که شما انتظار آن را داشتید، وقتی کاربری با علایق و سلیقه مشابه شما هم جستجو مشابه شما را انجام دهد عملکرد متفاوتی از خود نشان میدهد و صفحات نامناسب کاهش رتبه را تجربه خواهند کرد.
اما رنک برین دقیقا به چه رفتارهایی از کاربران توجه میکند؟
رنک برین با دقت به نحوه تعامل شما با نتایج گوگل نگاه میکند و با توجه به پارامترهای:
- نرخ کلیک کاربران بر روی نتایج یا Click Through Rate (CTR)
- مدت ماندگاری در یک نتیجه یا Dwell Time
- نرخ پرش یا Bounce Rate
- بازگشت سریع به صفحه نتایج یا Pogo-sticking
متوجه میزان رضایت شما از نتایج میشود. به این پارامترها سیگنالهای تجربه کاربری یا UX Signals هم گفته میشود.
بگذارید با یک مثال این قضیه را کمی بازتر کنیم،
فرض کنید که در بازی فوتبال، دچار کشیدگی عضله پا شدهاید و مثل هر فرد دیگری در گوگل جستجو میکنید “کشیدگی عضله پا”.
مانند تمام افراد دیگر، با مشاهده صفحه نتایج گوگل بر روی اولین نتیجه کلیک میکنید، اما متاسفانه نتیجه اول با یک مقدمه بدرد نخور و ضعیف به شما میفهماند که چیزی که دنبالش هستید اینجا پیدا شدنی نیست! (عضله پا شما یکی از مهمترین عضلات شماست …) بنابراین بر روی دکمه بازگشت یا back مرورگر کلیک میکنید و به صفحه نتایج گوگل بر میگردید، اینبار نتیجه دوم را امتحان میکنید:
نتیجه دوم هم بدتر از نتیجه اول است و با یک مقاله پر از توصیههای همگانی و کلی مثل استراحت و کمپرس آب یخ… حسابی مأیوستان میکند، بنابراین مجددا به صفحه نتایج گوگل بر میگردید تا اینبار با نتیجه سوم شانس خودتان را امتحان کنید.
خوشبختانه این یکی همان چیزی است که دنبالش بودید، بنابراین بجای استفاده از دکمه بازگشت مرورگر، 5 دقیقه مشغول خواندن محتوای سایت سوم میشوید و چون همان چیزی که میخواستید را پیدا کردید، دیگر به صفحه نتایج گوگل برنمیگردید.
به این فرآیند مشاهده یک نتیجه و بازگشت سریع به صفحه نتایج گوگل برای امتحان کردن یک نتیجه دیگر، Pogo Sticking گفته میشود که یک سیگنال قوی به الگوریتم رنک برین محسوب میشود و به الگوریتم رنک برین میفهماند که نتیجه نمایش داده شده آنچیزی نیست که شما به دنبال آن بودهاید.
اگر الگوریتم رنک برین متوجه شود که کاربران زیادی بعد از مشاهده یک نتیجه، خیلی سریع به صفحه نتایج برمیگردند تا بر روی یک نتیجه دیگر کلیک کنند، متوجه میشود که صفحه مورد نظر در جایگاه بالاتری نسبت به آنچه که لیاقت دارد است و باید کاهش رتبه پیدا کند.
برعکس، اگر رنک برین متوجه شود که در یک نتیجه خاص، کاربران دیگر به صفحه نتایج برنمیگردند (توقف Pogo Sticking)، یک سیگنال قوی دریافت میکند که احتمالا این نتیجه، نتیجه مناسبی است و باید توجه زیادیتر به آن صفحه شود و رتبه آن بهبود پیدا کند.
حالا که با نحوه عملکرد الگوریتم رنک برین گوگل آشنا شدید و متوجه اهمیت این الگوریتم در سئو سایت شدید، وقت آن رسیده که به بررسی نکاتی بپردازیم که به کمک آنها بتوان رتبه بهتری در الگوریتم رنک برین گوگل کسب کرد.
سئو سایت به کمک الگوریتم RankBrain
همانطور که متوجه شدید، الگوریتم رنک برین با توجه به رفتار کاربران در نتایج جستجو، تصمیم میگیرد که رتبه سایتها را بالا ببرد یا پایین بیاورد. دیدیم که فاکتورهایی مثل مدت زمان حضور کاربران در سایت (Dwell Time)، ترک سایت بدون دیدن صفحات دیگر سایت یا همان نرخ پرش (Bounce Rate)، بازگشت به صفحه نتایج گوگل (Pogo Sticking) و … میتوانند به الگوریتم رنک برین سینگالهایی در رابطه به خوب یا بد بودن نتایج بدهند.
بنابراین برای اینکه بتوانیم در گوگل پس از رنک برین هم رتبه خوبی بدست بیاوریم، باید به تجربه کاربران در سایت احترام زیادی بگذاریم و کاری کنیم که کاربران در سایتمان:
- مدت زمان زیادی باقی بمانند
- چندین صفحه از سایت ما را بازدید کنند
- به خواسته خود برسند و به صفحه نتایج برنگردند
- و مهمتر از احساس خوبی پیدا کنند…
بنابراین ادامه این مقاله را به بررسی نکاتی میپردازیم که به کمک آنها میتوان سیگنالهای مثبتی به الگوریتم رنک برین گوگل فرستاد.
به خواسته کاربران و نیت آنها از جستجو فکر کنید
اگر یادتان باشد، در مقاله مربوط به الگوریتم مرغ مگس خوار چقدر تاکید کردیم که نیت کاربران از جستجو (intent) تا چه حد مهم است و آینده سئو را رقم خواهد زد.
اگر بتوانیم نیاز واقعی که در پس کلمات بکار برده شده در جستجوها وجود دارند را درک کنیم، میتوانیم باعث حضور طولانیتر کاربران در سایتمان شویم (افزایش Dwell Time).
همینطور با درک نیاز و نیت اصلی کاربران از عبارت جستجو شده میتوانیم کاری کنیم که کاربران بعد از مشاهده سایت ما دیگر نیازی به بازگشت به صفحه نتایج گوگل نداشته باشند (کاهش Pogo Sticking).
از انواع محتوا استفاده کنید
استفاده از انواع محتوا، علاوه بر اینکه باعث جذابتر شدن محتوایمان میشود باعث میشود که مخاطبان بیشتری با محتوای ما ارتباط برقرار کنند. از نظر روان شناختی افراد به چند دسته مختلف تقسیم میشوند:
- افرادی که با صدا ارتباط بهتری برقرار میکنند
- افرادی که با ویدیو راحتتر هستند
- افرادی که با خواندن متوجه موضوعات مختلف میشوند
و تولید محتواهایی که در آنها از انواع محتوا استفاده شده باشد علاوه بر مزایا مختلفی که در سئو برای ما دارد باعث رقم زدن تجربه کاربری هرچه بهتر برای کاربران نیز خواهد شد.
از لینکهای داخلی بیشتر استفاده کنید
نکته بعدی در خصوص لینکهای داخلی است. لینکهایی که از داخل سایت ما شروع میشوند و به داخل سایت ما ختم میشوند و به کاربران کمک میکنند تا بتوانند هرچه بهتر محتواهای داخل سایتمان را بررسی کنند و در داخل سایت حرکت کنند.
استفاده از لینکهای داخلی باعث کاهش هرچه بیشتر میزان نرخ پرش یا Bounce Rate کاربران در سایت ما میشود و به این ترتیب میتوان یک سیگنال قوی در خصوص خوب بودن محتوای سایت به الگوریتم رنک برین گوگل فرستاد.
این هم از مغز متفکر موتور جستجو گوگل…
الگوریتم رنک برین، قلب تپنده گوگل است که روز به روز دقیقتر و پیچیدهتر از گذشته میشود و همانطور که یک نوزاد با بزرگ شدن محیط اطراف خود را بیشتر و بهتر درک میکند، رنک برین گوگل هم در حال رشد و یادگیری هرچه بیشتر از کاربران است تا در نهایت نتایجی را به آنها تحویل دهد که بیشتر رضایت کاربران را در بر داشته باشد.
امیدواریم که از خواندن این مقاله لذت برده باشید، در پایان حتما به ما بگید که از کدام قسمت این مقاله بیشتر خوشتان آمده و حالا نوبت شماست تا تجربیات خود از جستجو در گوگل و یا سئو سایت برای الگوریتم رنک برین گوگل را با بقیه به اشتراک بگذارید، مطمئن باشید که شنیدن نظرات و تجربیات شما به ما برای ادامه مسیر دلگرمی میدهد پس همین الان نظر و یا سوال خودتان در مورد الگوریتم رنک برین گوگل را برایمان بنویسید.
همکاران ما در دگردیسی در کمتر از 24 ساعت، به سوالات شما پاسخ خواهند داد.